نوشته اصلی توسط
آتریس
ترمای اولخب خجالتی تر بود اگه سر کلاس چیزی اشتباه میگفت برمیگشت منو نگاه میکرد و خیلیم خجالت میکشید یا وقتی تو کلاسای عملی باهم بودیم انگار دوس داش کنار ما باشه و دوستاش ک میخاستن برن ی طرف دیگه اون میخاس همونور بمونه و توضیح میداد برامون
یا سر کلاس برمیگشت نگاه میکرد نه اینکه همش نگاه کنه ولی خب بنظرم کسی ک اصلا نگاه نمیکنه بد برگرده و ب تو نگاه کنه یکم عجیبه ! یل وقتی از کنارش رد میشدم تو مسیری نگاه نمیکرد ولی خندش میگرفت .... نمیدونم واقعا شاید توهمات خودمه
اخه ترمای بعد ک خب تیپشم بهتر شده بودو معلوم بود پخته تر شده یکم نه دیگه اونطور همش نگاه نمیکرد اکثر اوقات هروقت من جایی بودم اون پشت ب من میکرد یا پشت بمن مینشست و اگه یه باری نگاه میکردو من متوجه میشدم سریع روشو برمیگردوند ! نمیدونم رفتاراش واقعا برام عجیبه ! و سردرگم شدم !